1 . قطره (دارویی)
[اسم]

les gouttes

/gut/
قابل شمارش جمع مونث

1 قطره (دارویی)

  • 1.Ma grand-mère prend des gouttes pour son cœur.
    1. مادربزرگم برای قلبش دارو مصرف می‌کند.
  • 2.Mon ophtalmologiste m'a prescrit des gouttes.
    2. چشم پزشک برایم قطره تجویز کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان