خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهنمایی کردن
[فعل]
guider
/gide/
فعل گذرا
[گذشته کامل: guidé]
[حالت وصفی: guidant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
راهنمایی کردن
هدایت کردن، راه را به (کسی) نشان دادن
1.Des pancartes sur les arbres guident les randonneurs dans la forêt.
1. علائم روی درختها، راهپیمایان را در جنگل راهنمایی میکند.
2.Le berger guide ses moutons vers les champs.
2. چوپان گوسفندانش را به سمت مزارع هدایت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
guide touristique
guide pratique
guide gastronomique
guide
guichetier
guidon
guigne
guignol
guillaume
guillemets
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان