خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیزاری
[اسم]
l'horreur
/ɔʀœʀ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: horreurs]
1
بیزاری
وحشت
1.Elle a horreur de se lever tôt.
1. از از زود بیدار شدن بیزار است.
2.J'ai horreur de la guerre.
2. از جنگ تنفر دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
horoscope
horodateur
hormone
hormonal
hormis
horrible
horriblement
horrifier
horrifié
horripilant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان