خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پنجره (کشتی، هواپیما)
[اسم]
le hublot
/’yblo/
قابل شمارش
مذکر
1
پنجره (کشتی، هواپیما)
1.J'aime regarder le paysage par le hublot.
1. من دوست دارم مناظر را از پنجره (کشتی، هواپیما) نگاه کنم.
2.Par le hublot de sa cabine, Gisèle regardait s'éloigner la côte.
2. از پنجرهی کابینش، "ژیزل" دور شدنش از ساحل را مشاهده میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ht
houx
housse
houspiller
hourra
huche
huer
hugo
huile
huile de palme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان