خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرامتمرکز شده
[صفت]
hypercentralisé
/ipɛʁsɑ̃tʁalize/
قابل مقایسه
1
فرامتمرکز شده
بیش از حد متمرکز شده
1.Il s'agit d'une institution hypercentralisée.
1. این (مسئله) راجع به یک موسسه [بنیاد] فرامتمرکز شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hyperactif
hyper
hype
hymne
hymen
hypercentre
hyperclassique
hyperconnecté
hypermarché
hypermétrope
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان