خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درهم تنیده
[صفت]
hyperconnecté
/ipɛʁkɔnɛkte/
قابل مقایسه
1
درهم تنیده
1.C'est une société hyperconnectée.
1. این یک جامعه درهم تنیده است.
2.Je connais les nombreuses communautés hyperconnectées.
2. من چندین اجتماع درهم تنیده میشناسم.
تصاویر
کلمات نزدیک
hyperclassique
hypercentre
hypercentralisé
hyperactif
hyper
hypermarché
hypermétrope
hypernerveux
hyperréaliste
hypersensible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان