1 . (عمل) غوطه‌ور کردن در آب 2 . غرق (در چیزی بودن)
[اسم]

l'immersion

/imɛʀsjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 (عمل) غوطه‌ور کردن در آب به آب انداختن

2 غرق (در چیزی بودن) غوطه‌وری (مجازی)

  • 1.Par immersion dans un contexte anglophone, vous apprendrez l'anglais.
    1. با غرق در یک متن انگلیسی زبان شدن، شما (زبان) انگلیسی یاد خواهید گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان