خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکاک
2 . (فرد) بیایمان
[صفت]
incrédule
/ɛ̃kʁedˈyl/
قابل مقایسه
1
شکاک
دیر باور
1.Être incrédule quant à qqch ou qqn
1. نسبت به چیزی یا کسی شکاک بودن
[اسم]
l'incrédule
/ɛ̃kʁedˈyl/
قابل شمارش
مذکر
2
(فرد) بیایمان
بیاعتقاد
تصاویر
کلمات نزدیک
incruster
incrustation
incroyable
incriminer
incorruptibilité
incrédulité
incubation
incuber
inculpation
inculper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان