1 . فرو دادن
[فعل]

ingérer

/ɛ̃ʒeʀe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: ingéré] [حالت وصفی: ingérant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فرو دادن بلعیدن، فرو بردن

  • 1.Les jeunes enfants peuvent ainsi ingérer directement des phtalates.
    1. بچه های کوچک به این ترتیب می توانند مستقیما (مشتقات) فتالات را ببلعند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان