خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبستن کردن
[فعل]
inséminer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
آبستن کردن
تلقیح کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
insurrectionellement
insurrectionel
insurmontablement
insupportablement
insuline
inséparablement
intangible
intarissablement
intellectuellement
intelligemment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان