خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عدم بهداشت
[اسم]
l'insalubrité
قابل شمارش
مونث
1
عدم بهداشت
ناسالم بودن
تصاویر
کلمات نزدیک
inquisitorial
inorganisé
inorganique
inopérable
inopportunité
insatiablement
insensibilisation
insidieusement
insignifiance
insinuant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان