خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنظیم آهنگ (موسیقی)
[اسم]
l'instrumentation
قابل شمارش
مونث
1
تنظیم آهنگ (موسیقی)
تصاویر
کلمات نزدیک
instrumental
instinctivement
instillation
instantanément
insoupçonnable
instrumenter
instrumentiste
insubmersible
insuccès
insularité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان