خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتوافکنی
2 . پرتودرمانی
[اسم]
l'irradiation
قابل شمارش
مونث
1
پرتوافکنی
تشعشع
2
پرتودرمانی
تصاویر
کلمات نزدیک
ironiste
ironiquement
iriser
iridium
irascibilté
irraisonné
irrationnel
irrationnellement
irrecevabilité
irrecevable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان