1 . حسادت
[اسم]

la jalousie

/ʒaluzi/
قابل شمارش مونث

1 حسادت

  • 1.La jalousie est un des plus gros défauts de mon frère.
    1. حسادت یکی از معایب بزرگ برادر من است.
  • 2.Malgré son succès, je n'ai jamais ressenti de jalousie pour mon frère.
    2. علی‌رغم موفقیتش، من هیچگاه حسادتی نسبت به برادرم حس نکردم.
  • 3.Sa jalousie lui rend la vie impossible.
    3. حسادت، زندگی را برایش غیرممکن ساخته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان