1 . بیش از اندازه صرفه‌جویی کردن
[فعل]

lésiner

/lezine/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: lésiné] [حالت وصفی: lésinant] [فعل کمکی: avoir ]

1 بیش از اندازه صرفه‌جویی کردن خست نشان دادن

  • 1.Je ne veux pas lésiner, non plus.
    1. من نمی‌خواهم بیش از اندازه صرفه‌جویی کنم، دیگر نه.
  • 2.Ne pas lésiner sur l'éducation de ses enfants.
    2. خست نشان ندادن در مورد تحصیلات بچه‌هایش.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان