خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متصدی آزمایشگاه
[اسم]
le laborantin
قابل شمارش
مذکر
1
متصدی آزمایشگاه
آزمایشگر (کسی که در آزمایشگاه کار میکند)
تصاویر
کلمات نزدیک
labile
labial
kyrie
kummel
koulak
labourable
laboureur
laconiquement
lactation
lactescence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان