1 . (پارچه) کتان 2 . (گیاه) کتان
[اسم]

le lin

/lɛ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: lin]

1 (پارچه) کتان

  • 1.Je dois acheter des uniformes en lin.
    1. باید یونیفرم کتانی بخرم.
  • 2.Nous vendons des vêtements en lin.
    2. ما لباس‌هایی به جنس کتان می‌فروشیم.

2 (گیاه) کتان

  • 1.Graines de lin
    1. بذر کتان
  • 2.Huile de lin
    2. روغن کتان
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان