خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناحیه ساحلی
2 . ساحلی
[اسم]
le littoral
/litɔʀal/
قابل شمارش
مذکر
1
ناحیه ساحلی
1.Il fait frais sur le littoral.
1. در ناحیه ساحلی هوا خنک است.
2.Le vent soufflera sur tout le littoral.
2. باد در تمام ناحیه ساحلی خواهد وزید.
[صفت]
littoral
/litɔʀal/
قابل مقایسه
2
ساحلی
کرانهای
تصاویر
کلمات نزدیک
lits jumeaux
litre
litière
litigieux
litige
littéraire
littéral
littéralement
littérature
lituanie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان