خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عینک
[اسم]
les lunettes
/lynɛt/
قابل شمارش
جمع مونث
1
عینک
1.Maman, je ne retrouve pas mes lunettes.
1. مامان، عینکم را پیدا نمی کنم.
porter/mettre... des lunettes
عینک زدن/پوشیدن...
Il portait toujours de grosses lunettes.
او همیشه عینک بزرگی میزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
lunette astronomique
lunette
lune
lundi
lunch
lunettes de plongée
lunettes de soleil
lunule
lupin
luron
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان