خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبارزه کردن
[فعل]
lutter
/lyte/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: lutté]
[حالت وصفی: luttant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
مبارزه کردن
جنگیدن، جدال کردن
lutter contre quelqu'un
در مقابل کسی جنگیدن
Bill a lutté contre Ted.
"بیل" در مقابل "تد" مبارزه کرد.
Lutter contre la tentation
در برابر وسوسه خود ایستادن [جنگیدن]
lutter pour quelque chose
برای چیزی جنگیدن
Le super-héros lutte pour la justice.
ابر قهرمان برای عدالت میجنگد.
تصاویر
کلمات نزدیک
lutte
lutin
luthier
luth
lustré
lutteur
luxation
luxe
luxembourg
luxembourgeois
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان