1 . هواشناسی 2 . آب‌وهوا
[اسم]

la météo

/meteo/
قابل شمارش مونث
[جمع: météos]

1 هواشناسی

  • 1.Écoutons maintenant le bulletin de la météo.
    1. اکنون به گزارش هواشناسی گوش دهیم.

2 آب‌وهوا شرایط جوی

  • 1.La météo était notre principal sujet de conversation.
    1. شرایط جوی مهمترین موضوع مکالمات ما بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان