خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبهکار
[اسم]
le malfaiteur
/malfɛtœʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
تبهکار
جانی، جنایتکار
1.Dangereux malfaiteur.
1. تبهکار خطرناک.
2.Suite à un cambriolage, la police a arrêté les malfaiteurs.
2. به دنبال یک سرقت، پلیس تبهکاران را دستگیر کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
malfaisant
malentendu
malentendant
malencontreux
malencontreusement
malfaçon
malformation
malfrat
malgache
malgré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان