خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدبخت
[صفت]
malheureux
/maløʀø/
قابل مقایسه
[حالت مونث: malheureuse]
[جمع مونث: malheureuses]
[جمع مذکر: malheureux]
1
بدبخت
بیچاره، بدشانس
1.Elle était malheureuse toute sa vie.
1. او کل زندگی اش بدبخت [بدشانس] بود.
2.Il est aussi malheureux que vous.
2. او نیز به اندازه شما بدبخت است.
3.Mes enfants ne seront pas malheureux.
3. فرزندان من بدبخت نخواهند شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
malheureusement
malheur
malhabile
malgré
malgache
malheureux comme les pierres
malhonnête
malhonnêteté
mali
malice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان