خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کالاهای چرم
2 . چرمفروشی
[اسم]
la maroquinerie
/maʀɔkinʀi/
قابل شمارش
مونث
1
کالاهای چرم
1.Portefeuille et porte-cartes sont des objets de maroquinerie.
1. کیفپول و کیف کارت کالاهای چرم هستند.
2.Vendre de la maroquinerie.
2. فروش کالاهای چرم.
2
چرمفروشی
1.Il y a une maroquinerie dans la rue principale.
1. در خیابان اصلی یک چرمفروشی وجود دارد.
2.Travailler dans la maroquinerie.
2. در چرمفروشی کار کردن.
تصاویر
کلمات نزدیک
marocain
maroc
marmotte
marmot
marmonner
marotte
marquant
marque
marque de fabrique
marque déposée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان