خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیش از اندازه
[قید]
massivement
/masivmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
بیش از اندازه
بیش از حد، به میزان قابل توجهی
1.Il ajoute massivement du sucre dans son café.
1. او بیش از اندازه شکر داخل قهوهاش میریزد.
2.Le candidat veut baisser les impôts massivement.
2. این نامزد [کاندیدا] میخواهد به میزان قابل توجهی مالیات را کاهش دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
massif
massicot
masseur
masser
massepain
massmedia
massouira
massue
master
master 1
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان