خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبله
2 . خانه مبله
[صفت]
meublé
/mœble/
غیرقابل مقایسه
1
مبله
1.C'est une chambre meublée.
1. این یک اتاق مبله است.
2.Je voudrais un logement meublé.
2. من یک خانه مبله میخواهم.
[اسم]
le meublé
/mœble/
قابل شمارش
مذکر
2
خانه مبله
1.Il habite un petit meublé en ville.
1. او در یک خانه مبله کوچک در شهر زندگی میکند.
2.On doit louer un meublé.
2. ما باید یک خانه مبله کرایه کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
meubler
meuble de chevet
meuble
mettre à rude épreuve
mettre à jour
meuf
meuglement
meugler
meule
meunier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان