1 . قتل
[اسم]

le meurtre

/mœʀtʀ/
قابل شمارش مذکر

1 قتل آدم‌کشی

  • 1.Elle a été condamnée à quinze ans de prison pour le meurtre qu'elle a commis.
    1. او به دلیل قتلی که مرتکب شد به 15 سال حبس [زندان] محکوم شده است.
  • 2.L'accusé a été reconnu coupable de meurtre sur sa femme.
    2. متهم به جرم قتل زنش گناهکار شناخته شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان