1 . کبود کردن 2 . جریحه‌دار کردن 3 . لک افتادن (روی میوه)
[فعل]

meurtrir

فعل گذرا و ناگذر

1 کبود کردن کبود شدن

2 جریحه‌دار کردن

3 لک افتادن (روی میوه)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان