1 . مبارزه کردن
[فعل]

militer

/milite/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: milité] [حالت وصفی: militant] [فعل کمکی: avoir ]

1 مبارزه کردن

  • 1.Ces activistes militent pour la défense des droits humains.
    1. این فعالان در دفاع از حقوق بشر مبارزه می‌کنند.
  • 2.Militer pour la paix.
    2. مبارزه کردن برای صلح.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان