خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (در حدود) هزار
[اسم]
le millier
/milje/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: milliers]
1
(در حدود) هزار
1.Des milliers d'étudiants ont participé à cette manifestation.
1. هزاران دانشجو در این تظاهرات شرکت کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
milliardaire
milliard
milli
millet
millefeuille
millimètre
million
millionième
millionnaire
millième
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان