خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستمال
[اسم]
le mouchoir
/muʃwaʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
دستمال
1.Je vais nettoyer ton nez avec un mouchoir.
1. دماغت را با یک دستمال تمیز خواهم کرد.
2.Quand j'éternue, j'ai besoin d'un mouchoir.
2. هنگامی که عطسه کنم به دستمال نیاز دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
moucheté
moucheron
moucher
mouche
moucharder
mouchoir en papier
moudre
moue
mouette
mouffette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان