خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زمزمه کردن
[فعل]
murmurer
/myʀmyʀe/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: murmuré]
[حالت وصفی: murmurant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
زمزمه کردن
پچ پچ کردن
1.On murmure qu'il est coupable.
1. پچ پچ میکنند که او گناهکار است.
2.Paul murmure à l'oreille des chevaux.
2. "پل" در گوش اسبها زمزمه میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
murmure
muret
murer
murale
mural
musaraigne
musc
muscade
muscat
muscle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان