خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرورش اندام
[اسم]
la musculation
/myskylasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
پرورش اندام
1.Exercices de musculation.
1. تمرینات پرورش اندام.
2.Je fais de la musculation.
2. من پرورش اندام انجام میدهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
musculaire
musclé
muscler
muscle
muscat
musculature
muse
museau
museler
muselière
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان