خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوازنده
[اسم]
le musicien
/myzisjɛ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: musiciens]
[مونث: musicienne]
1
نوازنده
موسیقیدان
1.Le père de Marie était un musicien.
1. پدر "ماری" یک نوازنده بود.
2.Mozart fut un grand musicien.
2. "موتزارت" موسیقیدان بزرگی بود.
3.Scott Weiland est un musicien américain.
3. "اسکات ویلند" یک موسیقیدان آمریکایی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
musical
music-hall
musette
muserolle
muselière
musique
musique d’ambiance
musique légère
musqué
musulman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان