1 . مشکین (بو)
[صفت]

musqué

/myske/
قابل مقایسه

1 مشکین (بو) خوشبو، معطر

  • 1.Cet homme est toujours musqué.
    1. این مرد همیشه خوشبو است.
  • 2.Elle a les cheveux musqués.
    2. او موهایی مشکین دارد (موهایی با بوی مشک).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان