خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحول
[اسم]
la mutation
/mytasjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
تحول
دگرگونی، تغییر
1.Les mutations industrielles ont changé la région.
1. تحولات صنعتی منطقه را تغییر دادهاند.
2.Notre pays est en profonde mutation.
2. کشور ما در تحولی عظیم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
mutant
mutabilité
muséum
musée
musulman
muter
mutilation
mutiler
mutilé
mutin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان