خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاپیون
[اسم]
le nœud papillon
/nø papijɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: nœuds papillon]
1
پاپیون
1.Je ne sais pas si je dois mettre une cravate ou un nœud papillon pour le mariage de ma sœur.
1. نمیدانم که برای عروسی خواهرم کراوات بزنم یا پاپیون.
2.Je portais un costume et un nœud papillon au mariage.
2. در عروسی یک کت شلوار و پاپیون پوشیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
nœud
nôtre
nîmois
nîmes
névrosé
o
oasis
objecter
objecteur de conscience
objectif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان