خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبعه کردن
2 . بومی کردن
3 . نگهداری کردن به حالت طبیعی (جانور مرده)
[فعل]
naturaliser
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تبعه کردن
به تابعیت کشوری درآوردن، شهروند کردن
2
بومی کردن
3
نگهداری کردن به حالت طبیعی (جانور مرده)
پوستآکنی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
naturalisation
natter
natte
nativité
nations unies
naturalisme
naturalisé
nature
nature morte
naturel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان