خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عصبانیت
[اسم]
la nervosité
/nɛʀvozite/
قابل شمارش
مونث
1
عصبانیت
برافروختگی، عصبی بودن
1.La nervosité n'est pas liée uniquement à la situation, mais à la personnalité de l'individu.
1. عصبی بودن تنها به شرایط ربط ندارد بلکه به شخصیت فرد ربط دارد.
2.Sa nervosité est due aux examens proches.
2. عصبی بودنش به دلیل نزدیک بودن امتحاناتش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nerveux
nerveusement
nerfs d'acier
nerf
neptune
nervure
net
netiquette
nettement
netteté
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان