خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غرور
2 . مایهی غرور
[اسم]
l'orgueil
/ɔʁɡˈœj/
قابل شمارش
مذکر
1
غرور
1.Attitude pleine d'orgueil
1. رفتاری سرشار از غرور
2.Péché d'orgueil
2. گناه غرور
2
مایهی غرور
مایهی مباهات
1.Il avait bien eu quelque succès à l'office. Mais il n'en tirait pas grand orgueil.
1. او در اداره به چندین موفقیت رسیده بود اما برایش مایه مباهات نبودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
orgue
orgie
orge
orgasme
organisé
orgueilleux
orient
oriental
orientation
orienter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان