خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از مد افتاده
[صفت]
out
/’aut/
قابل مقایسه
[حالت مونث: out]
[مذکر قبل از حرف صدادار: out]
[جمع مونث: out]
[جمع مذکر: out]
1
از مد افتاده
منسوخ، قدیمی
1.Question technologie, Robert est un peu out.
1. (در) مسئله تکنولوژی، رابرت کمی از مد افتاده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ourson
oursin
ourse
ours polaire
ours en peluche
outil
outrage
outrager
outrance
outrancier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان