خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آن سوی دریا
[قید]
outre-mer
/utʀəmɛʀ/
غیرقابل مقایسه
1
آن سوی دریا
ماورا بحار، فرادریایی
1.Je vais voyager outre-mer.
1. من به آن سوی دریا سفر خواهم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
outre-manche
outre-atlantique
outre
outrancier
outrance
outre-tombe
outremer
outrepasser
outrer
outré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان