خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روانپزشک کودکان
[اسم]
le pédopsychiatre
/pedopsikjatʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
روانپزشک کودکان
1.J'emmène Luke consulter un pédopsychiatre.
1. من "لوک" را برای مشاوره با یک روانپزشک کودکان میبرم.
2.Ta mère a dit qu'elle avait trouvé un bon pédopsychiatre
2. مادرت گفت که او یک روانپزشک خوب کودکان پیدا کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pédopornographie
pédophilie
pédologue
pédicure
pédiatrie
pédérastie
péjoratif
pékin
pélican
pénal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان