خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پادری
2 . فرد ترسو [استعاری]
[اسم]
le paillasson
/pajasˈɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
پادری
کفش پاک کن
1.Mettre la clé sous le paillasson
1. کلید را زیر پادری گذاشتن
2
فرد ترسو [استعاری]
فرد بیعرضه، فرد ضعیف
تصاویر
کلمات نزدیک
paillasse
paillard
paiement sécurisé
paiement
paie
paille
paillette
pain
pair
paire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان