خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرامش
[اسم]
la paix
/pɛ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: paix]
1
آرامش
آسودگی، صلح
1.Après la fin de la guerre, il y a eu 30 ans de paix avant la guerre suivante.
1. بعد از پایان جنگ، قبل از جنگ بعدی 30 سال صلح وجود داشت.
2.Avoir la paix chez soi.
2. نزد خود [خانه خود] آرامش داشتن.
تصاویر
کلمات نزدیک
paisiblement
paisible
pairs
paire de ciseaux
paire
pakistan
pakistanais
palabrer
palace
palais
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان