خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاکستانی
2 . (فرد) پاکستانی
[صفت]
pakistanais
/pakistanɛ/
غیرقابل مقایسه
1
پاکستانی
1.La cuisine pakistanaise est une de mes préférées.
1. آشپزی پاکستانی یکی از (آشپزیهای) مورد علاقه من است.
[اسم]
le Pakistanais
/pakistanɛ/
قابل شمارش
مذکر
2
(فرد) پاکستانی
اهل پاکستان
1.Les Pakistanais sont les habitants du Pakistan.
1. پاکستانیها ساکنین پاکستان هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pakistan
paix
paisiblement
paisible
pairs
palabrer
palace
palais
palais de justice
palan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان