خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تخته شستی رنگ (نقاشی)
2 . گستره (رنگ)
3 . گستره
4 . تخته (شکلات)
[اسم]
la palette
/palˈɛt/
قابل شمارش
مونث
1
تخته شستی رنگ (نقاشی)
پالت رنگ
1.Est-ce que l'artiste tient la palette dans la main gauche?
1. آیا هنرمند پالت رنگ را در دست چپش نگه داشته است؟
2
گستره (رنگ)
1.La palette de jaune
1. گستره رنگ زرد
3
گستره
دامنه، محدوده
1.une large palette de produits de soin
1. گستره بزرگی از محصولات مراقبتی
4
تخته (شکلات)
1.Palette de chocolat
1. یک تخته شکلات
تصاویر
کلمات نزدیک
paletot
palet
palestinien
palefrenier
pale
palier
palissade
palière
palliatif
pallier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان