خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابل لمس
2 . آشکار
[صفت]
palpable
/palpˈabl/
قابل مقایسه
1
قابل لمس
ملموس، محسوس
1.La force est une qualité palpable.
1. قدرت یک ویژگی ملموس است.
2
آشکار
مشهود، بارز
1.Preuves solides et palpables
1. مدارک پایدار و مشهود
تصاویر
کلمات نزدیک
palourde
palombe
palmé
palmier
palme d'or
palper
palpitant
palpitation
palpiter
paludisme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان