خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گذشته
[اسم]
le passé
/pɑse/
قابل شمارش
مذکر
1
گذشته
1.Ça ne sert à rien de vivre dans le passé.
1. زندگی کردن در گذشته هیچ سودی ندارد.
2.L'histoire est l'étude du passé.
2. تاریخ، مطالعه گذشته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
passoire
passivité
passionnément
passionné d'informatique
passionné
passé de mode
passéisme
pastel
pastenague
pasteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان