خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدیر عامل
[اسم]
le PDG
(président-directeur général)
/pedeʒe/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
مدیر عامل
مدیر ارشد اجرایی
1.Le PDG a décidé d'entreprendre des négociations avec les syndicats.
1. مدیر عامل تصمیم گرفته است با اتحادیهها مذاکراتی انجام بدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pcv
pcf
pc
païen
paître
peau
peau-rouge
peaufiner
pectoral
pedigree
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان